ادامه لطفاً حمایت کنید
باورم نمیشد آخه این دیگه کیه مارتین اومد سمتم و گفت هنوز خوبه ادامه بدیم گفتم نه بزار یکم اذیتش کنیم جسیکا:
بدنم آب زیادی بهش وارد شده بود داشتم از درد میمردم که یهو فشار آب عوض شد خیلی زیاد شده بود بعد یهو شروع عقب جلو رفتن باورم نمیشد این. یه چیه شروع کردم بالا آوردن یگه بدنم آب زیادی توش رفته بود هشت ساعت گذشت چرا این عوضی نمیومد تا اینکه یهو در باز شد من نگاه کرد میخندید مارتین دوید و لوله ها رو در آورد
مایکل
خب مارتین نظرت چیه ؟ مارتین خیلی وقت بود با کسی سکس نکرده بود و حسابی هم هوس باز بود قبول کرد رفتیم توی اتاق که دیدم گگ جسیکا از دهنش افتاده داد زد کونی ولم کن چی از من میخوای خندم گرفت رفتم سمتش محکم انگشت فاکمپ کردم تو کصش جیغ زد خندیدم گفتم تو یه هرزه بیشتر نیستی بعد کیرم گذاشتم جلو شو گفتم بخورش صورتشو برگردوند عصبانی شدم موهاوی کشیدمو گفتم بخورش احمق بازم به حرفم گوش نکرد خواستم دوباره یه بلایی سرش بیارم که مار این اومد و گفت ولش کن الان رسیده خندم گرفت جسیکا باتری نگاهم کرد که یهو جیسون اومد تو اومد نزدیک جسیکا و بهش خندید جسیکا ماتش برده بود جیسون گفت هه یادته یه سال پیش گفتم بیا باهم لذت ببریم و گفتی نه از اون موقع با مایکل این نقشه رو کشیدم حالا الان لذت میبری بدبخت جسیکا آروم گفت جکسون .. جکسون گفت هیششش خم رو جسیکا و ازش لب گرفت داشت همینجوری لباش رو میخورد که با دستش یه شلاقو برداشت محکم کوبید تو صورتش رفت جلو و کیرش رو گذاشت جلوی دهنش گفت بخورش جسیکا هیچ کاری نکرد که جکسون گفت رام نشدی نه ؟ مایک مارتین بیاین یکم لذت ببریم رفتم جلو و شروع کردم خوردن کصش کصش حسابی داغ بود داشت جیغ میزد که یهو زبونم کردم توش و تلمبه زدم از شدت شهوت داشت بیهوش میشد مارتین انگشتش رو کرد تو کونش و جیسون هم مدام لب میگرفت و سینه هاشو میمالوند که یهو جیسون گفت دوتایی برین برین خندم گرفت رفتم سراغ کونش و مارتینم اومد دوتایی کیرمونو گذاشتیم جلو کونش که مانش برد یهو واردش کردیم بعد در آوردیم هی کردیم توش و در می آوردیم تا یه دفعه محکم تلمبه زدیم داشت گریه میکرد جیسون گفت برات کمه نه ؟ شروع کرد خوردن کصش جسیکا گفت از متنفرم جیسون عصبی شدو گفت میخواستم امروز بهت آسون بگیرم اما لیاقتش رو نداری یهو کیرش رو در آورد کیرش از کیر من و مارتین روهمم بزرگتر بود اندازه ده تا آدم بود یههو کردش تو کص جسیکا جسیکا گریه کرد معلوم بود داره پاره میشه تند تند ارضا میشد ما هم هی ایمونو خالی میکردیم توش بدنش داشت نبض میزد که کشیدم بیرون جیسون گفت نه نه ادامه بده کمشه د مارتین گفت منم خسته شدم جیسون گفت اگه میرسد برید ولی حالا حالا ها دیگه به کونش کارد نداشته باشید خود جیسونم یکم بعد خسته شد کیر شو کشید بیرون و گذاشت تو دهنش گفت بخورش وگرنه دوباره همه چی از اول شروع میشه جسیکا آروم براش ساک زد که حوصله جیسون سر رفت و محکم کرد تو دهنش تو دهنش تلمبه میزد..