منحرفان

سلام لطفاً لایک کنید و کامنت بزارین من تند تند می‌زارم شما سو استفاده میکنید سه پارت دیگه میدم اما اگه حمایت نشه ادامه نمیدم آخه نمی فهمم شماها می‌میریم روی لایک بزنین😔ماداریم اینجا زحمت میکشیم

از زبان جسیکا 

حالم خیلی بده از چند دقیقه پیش که بیدار شدم کس و کونم درد می‌کنه وقتی بیدار شدم دیدم که منو بردن به جای دیگه کمرم تو این حالت خیلی درد میکرد سعی کردم دستام رو تکون بدم اما نمیشد داشتم اطراف نگاه میکردم که دیدم مایکل با یه شمع داره میاد سمتم 

از زبان مایکل

وقتی دید شمع رو بردم بالای کسش ترسید به کم وایسادم که موم آب شد می‌ریخت تو کسش خیلی می‌سوخت و دردش می‌گرفت اما برا مهم نیست گگ رو برداشتم در گوشش گفتم می‌خوام صدای جیغ و ناله هاتو بشنوم اخمی کردو هیچی نگفت اما جلوی خودش رو می‌گرفت که جیغ نزنه میخواستم حالش رو بگیرم که زنگ خونه رو زدن خندیدم بهش گفتم تازه شروع عذابته ترسید اروم اروم اشکش سرازیر شد

از زبان جسیکا

یعنی منظورش چی بود خدایا چی کار کنم