تجاوز پارت هشت

mahsa · 23:17 1403/2/25

ایدامه

اخخخ سرم

چقدر درد می‌کنه سعی کردم سرم رو بمالم که دیدم دستم بسته س همه چی یاد اومد وای نه پرده ام مایکل عوضی بعداً تلافی میکنم اونکه رفته چرا منو ول نکرده نکنه برگرده داشتم اینو میگفتم که یهو یکی از پشت موهام رو کشید جیغ زدم و سرمو بردم عقب که دیدم مایکله داد زدم که عوضی ولم کن چیکارم داری حالتو میگیرم که یه گگ (دهن بند توپی شکل) در آورد گذاشت رو دهنم دیگه نمی‌تونستم حرف بزنم

__________________________________________ 

از زبان مایکل 

جسیکا تلاش کرد گگ رو برداره اما دستاش بسته بود

اگه میدونست چی در انتظارشه خودش رو میکشت  از دیشب که باهاش سکس داشته ام خوابم نمیره دلم میخواد دوباره بکنمش اما با یه غافلگیری ولی اول باید رامش کرد رفتم سمت قفسه و یه  دستگاه برداشتم کیر مصنوعی بود هلش دادم طرفش که جیغ خفه ای زد خودش رو تکون میداد ولی نمیتونست بره کیر رو واردش کردم که ناله ای کرد دکمه رو زدم و نگاهش کردم هرلحظه داشت خمار تر میشد خیلی تحریک کننده بود رفتم سمتش که از لب بگیرم که بادستش یه چنگ بهم زد دردم گرفتش رفتم سمتش موهاشو کشیدم گفتم منو چنگ میزنی وایسا دارم برات رفتم سمت دستگاه درجه سرعت رو بردم بالا که سعی کرد خودش رو حرکت بده نه این خیلی پرو بود رفتم سمت قفسه بی شمع و برداشتم  روشنش کردم رفتم سمت جسیکا شمعرو گذاشتم رو میز کنارش درجه رو بردم رو آخرین حالت که اشکش درآومد یه کم مقاومت کردو بیهوش شد دست و پایش رو باز کردم بردمش یه اتاق دیگه دست و پایش رو با طناب بستمو کشیدمش بالا تا رو هوا معلق باشه جوری که سرش به کس و کونش نزدیک باشه رفتم دستشویی  و برگشتمو دیدم بیدار شده خندیدم و شمع رو برداشتم حسابی داغ شده بود شمع رو بالای کسش نگه داشتم.....